RSS

روز قبل از پایان ترم

11 ژوئیه

روز سختی را پشت سر گذاردم. گرچه تا حد بسیار زیادی از عملکردم راضی هستم. در واقع آنچه بیش از هر چه باعث رضایتم میشود جایگاهی ست که امروز در آن قرار دارم.

امروز در دو امتحان نقش مراقب را بازی کردم: منطق و ریاضی کاربردی. طبق معمول در منطق بر تمام سوالات احاطه داشتم و کمتر چیزی بود که با تردید جواب بدهم. ولی در ریاضی کاربردی گاهی مردد بودم. البته با نحوه ی حل تمام مسائل کمابش آشنایی داشتم ولی از آنجا که فرصت کافی برای حل کردن آرمون پیش از برگزاری آن را پیدا نکردم، در مواجهه با برخی از پرسشها مردد بودم. البته که در چارچوب امتحان نیازی نبود به هیچ سوالی از سوالات دانشجویان پاسخ بدهیم، با این حال اگر قرار بر جواب دادن می بود، کار به جاهای باریک می کشید. علت عمده این بود که امروز با سباستیان جلسه داشتم جون قرار است فردا به جای وی به کلاس بروم و دانشجویان را تا حدی برای امتحان آماده کنم. به همین خاطر هم امروز مجموعا حدود چهار ساعت با سباستیان جلسه داشتم. در انتها چندین سوال طرح کرد که هم جنبه ی مروری داشته باشند وهم به کار آشنایی با امتحان شفاهی پیش رو بیایند

 

 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در 11 ژوئیه 2019 در یادداشتهای روزانه, تدریس

 

چیزی میخواستی بگی؟